ஜƸ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒشاپرک های خیالیƸ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒஜ

دلنوشته ها.دیدنی ها و شنیدنی ها...

ஜƸ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒشاپرک های خیالیƸ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒஜ

دلنوشته ها.دیدنی ها و شنیدنی ها...

آخرین لحظه

ای تو که قلبم را بازمین زیر پایت اشتباه گرفتی
ای تو که وجودم را با یک نگاه گرفتی
 ای تو که احساساتم را احساس نکردی
تو که هق هق بغضم را نشنیدی، تو که اشکهایم را ندیدی
اندکی صبر کن
اندکی صبر کن ، نرو
حال که تمام وجودم ، خاطرات تلخم هرچه داشتم و نداشتم

                                                       در یک قفس تاریک بدون راه عبور
                                                                  تکه سنکی 
                                                                           اندکی خاک در حال دفن شدن هستند....
نرو و برای مدتی کوتاه قلب سنگی ات را بالای سنگ قبرم بگذار
مدت کمی نگاهت را روی چشمانم بنداز اشکالی ندارد اگر اشکهایش را نمی بینی، فقط لحظه ای به چشمانم نگاه کن!!!
خوب گوش کن صدای گریه ی شاپرکها به گوش می رسند هنوز هم نمی شنوی؟؟ !!
در این آخرین لحظه تنها اندکی بالای سرم نفس بکش 
تا صدای نفسهایت تا ابد لالایی شبهای تنهایی ام باشد......

********************

پی نوشت:{آنفاتنزا A} (هیچ ربطی به متن بالا نداره)
سلام خوبین همگی؟ ولادت حضرت معصومه و به خصوص روز دختر رو به همه ی دخترا و به ویره خودم تبریک می گم ]خنده[ و بگم همتون رو دوست دارم از کامنتهایی هم که می ذارید واقعا واقعا ممنون راستی یه خبر بد چندروز پیش کامپیوتر عزیز تر از جانم یه هو ریست شد و ویندوز دیگه بالا نیومد به هر دری که بگید زدم اما درست نشد یه چاره داشتم : تعویض ویندوز.حالا از همه بدتر من دوروز قبلش یه عالمه متنهای جورواجور واسه وبلاگم مثل متن بالا نوشته بودم که روی دسکتاب سیو کرده بودمشون تازه چندتا چیز هم دانلود کرده بودم که از بدشانسی اونا هم رو دسکتاب بودند با اینکه تونستم درایو C رو باروشی که داداشم گفت حفظ کنم اما همهی اونای رو دسکتاب پاک شدند و همه جای بنده تا اصلاع ثانوی در حال سوختن هست. البته یه چیزایی ازمتنهام یادمه ولی شاید مثل اولشون نشه حالا دیگه بگذریم که داداشم CD ویندوز رو برده بود(دانشجوعه اینجا نیست) و من با چه بدبختی CD و بقیه مواد لازم رو گیر آوردم بماند 
دوستم می گه کی آخه رو دسکتاب چیزای مهمش رو سیو می کنه آخه بابا کامپوتر من دچار یه سرماخوردگی ساده هم نمی شد چه برسه به یه قاط اساسی!!!!که فکر می کنم کامپیوتر من هم از این آنفلانزای نوع A در امان نبوده این روزها همه از آنفلانزا و رعایت نکات بهداشتی می گن ما هم می گیم: لطفا 1-بهداشت رو رعایت کنید 2- دست درون دماغهای گرامیتان هم نفرمایید تا خودتون و رایانتون دچار آنفلانزا نشوید در هرصورت حالا رایانه ما در صحت کامل به سر می برد   دعا خیرتون همیشه بدرقه کامپیوترم باد
فعلا...

فریاد سکوت وار

نور مهتاب در سکوت شب فرو رفته
و جیرجیرکها گاه به گاه سکوت را می شکنند 
بی شک آن موجودات کوچک نمی دانند که مدام با صدای خود مرا از افکار خویش بیرون می کشانند
منی که همرنگ با سکوت شب شدم و در سکوت خود فرورفته ام
سکوتی پر از فریاد.....
        فریادی از درون چشمان منتظرم
                فریادی از درد، درد ترک برداشتم قلب کوچکم 
                         فریادی از درون قطرات اشک چشمانم
                                           فریادی از ذره ذره ی وجودم
و من پر می شوم از فریاد سکوت وارم
فریادی که از دست سنگدلان زمانه در پوشش سکوت پنهان شده
و تو .....
و تو تنها حال مرا می فهمی !!!!
تو آنی که هر سکوت را می شنوی و هر فریاد را احساس می کنی
تو آنی که همیشه و در همه حال ترکهای قلبم را پیوند می دهی وگرنه مدتها پیش این قلب پاره پاره شده بود
تو آنی که با نسیمت اشکهایم را نوازش می دهی و شاپرکهای خیالی ات را برای بوسه زدن بر گونه هایم خبر می کنی...



 

خدایا در این سکوت شب که می دانم پر از فریاد دلهاست...

تورا می خوانم و هزاران بار نامت را در قلبم دیکته می کنم


بدون شرح

بدون شرح

چه رمانتیک!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

بقیه در ادامه مطلب

سلام خوبین؟ برای اینکه زیاد اینجا تکراری نشه هر چند وقت یکبار براتون عکس با موضوعات مختلف می ذارم امیدوارم خوشتون بیاد امروز گفتم یه ذره بخندیم این عکسهارو گذاشتم 

ادامه مطلب ...

من عشق را دیدم

من در خونالود شدن غروب خورشید، عشق را را دیدم 
من در کنار میخکهای باغچه ،عشق را دیدم
من در لبخند تلخ دخترک ،عشق را دیدم
من در تار به تار گیتار شکسته ی کنار اتاق ،عشق را دیدم
من در حرف به حرف نامه مچاله شده کنار سطل ، عشق را دیدم
من حتی در شبنمی که عاشق برگ شده بود ،عشق را دیدم
قطره شبنمی که وقتی به خاطر جدایی از برگ گریه می کرد با اشکش یکی شد و 
روی خاک افتاد و در آخرین لحظات عمر کوتاهش به برگ نگاه می کرد که از فرورفتن تدریجی شبنم در خاک کمرش خمیده بود.



 پی نوشت: سلام خوبید؟

اومدم بگم تایتانیک رو با نام XXX  فقط عکس AAA دوباره راه انداختم گفته بودم می خوام پاکش کنم اما راستش حیفم میومد یکی از آشنایان هم پیشنهاد داد توش عکس بذارم حالا من هم تصمیم گرفتم فقط توش عکس بذارم اگه دوست داشتید یه سر اونجا بزنید.